تحولات منطقه

۱۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۴:۲۹
کد خبر: ۶۴۲۳۱۰

خراسان شمالی- از آنجا که گذشته چراغ راه آینده است، شناختن پیشینه انقلاب اسلامی می تواند در ترسیم مسیر آینده و تکامل روز افزون آن نقش اساسی داشته باشد.

زمینه ها و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی
زمان مطالعه: ۸ دقیقه

به گزارش قدس آنلاین، از آنجا که گذشته چراغ راه آینده است، شناختن پیشینه انقلاب اسلامی می تواند در ترسیم مسیر آینده و تکامل روز افزون آن نقش اساسی داشته باشد. لذا بررسی عملکرد گذشته و جمع بندی آنها در جهت کشف نقاط ضعف و قوت و به کار گرفتن این تجربیات به منظور پیش بردن انقلاب اسلامی ضرورتی تام دارد و اینک در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی، فرصتی است تا به این ضرورت ها جامه عمل بپوشانی. به هر حال دراین بررسی اجمالی، موارد زیر را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

۱-زمینه های بروز انقلاب ۲- عوامل پیروزی انقلاب

زمینه های بروز انقلاب: انقلاب پدیده ای اجتماعی است که در برخورد مستقیم با ویژگی های انسان می باشد. لذا شناختن تمام زمینه های بروز یک انقلاب کاری دشوار است؛ اما تبیین عمده ترین آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ به طور خلاصه عمده ترین زمینه های بروز انقلاب اسلامی ایران بدین شرح است:

الف- زمینه های فرهنگی: حرکت رژیم ستمشاهی آمریکایی پهلوی به منظور مسخ تمام ارزشهای والای مکتبی، از جمله مهمترین زمینه های انقلاب بود، آنچه که شاه را شدیداً به وحشت انداخته بود، نیروی بالقوه اسلام بود که می توانست منجر به انفجاری عظیم در ایران گردد.

اسلام نه تنها عمده ترین خطر برای به زیر کشیدن شاه از تخت حکومت فرعونی اش بود، بلکه درباریان آمریکایی شاه نیز را در هراس از دست دادن منافعشان در منطقه دچار نگرانی های بزرگی ساخته بود؛ شاه به خوبی می دانست که اسلام در روح و جان این ملت نفوذی عمیق دارد و به همین خاطر هر روز بیشتر از روز پیش در کنار زدن محتوای آن و ارائه اسلامی از نوع آمریکایی داشت. اسلامی که فاقد پتانسیل انقلابی در جهت رهایی ملت ها از زیر یوغ ابرقدرتها باشد؛ اسلامی که تنها در نماز و روزه و خمس و زکات ظاهری خلاصه شود؛ اسلامی از نوع اسلام آمریکایی .

شاه می خواست با انتصاب خود به جد هخامنشی اش کوروش تجدید ناسیونالیسم قلابی داریوش و انجام کارهای نظیر جشن های ۲۵۰۰ ساله تغییر تاریخ از هجری به شاهنشاهی، مسخ اندیشه های انسانی و ترویج و اشعه روز افزون فساد و تباهی، مقدمات لازمه را برای ازبین بردن اسلام ناب محمدی (ص) فراهم آورد و بدین سان شاه و آمریکا که دشمن اصلی خود را اسلام راستین می دانستند در راه ازبین بردن فرهنگ اسلامی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند و صد البته که با این اعمال احمقانه تنها زمینه های سرنگونی خود را فراهم کردند، زیرا پیوند جاوید ملت با اسلام عظیم ترین نیروی محرکه انقلاب بود و رژیم دست نشانده با پدید آوردن کمترین جرقه ای در روز ۱۷ دیماه ۵۶ در یکی از روزنامه ها این نیروی محرکه را از قوه به فعل دراورد و در واقع شاه با دست خود تخت و تاج خویش را به آتش اسلام سوزاند.

ب- زمینه های سیاسی: وابستگی روز افزون شاه به کشورهای امپریالیسمی و در راس آنها آمریکایی جهانخوار سبب خشم امت اسلام ازاین همه نوکر صفتی شاه گردید و مردم قهرمان ایران فریاد رسای خود را در سال ۴۲ به عنوان اعتراض به احیای کاپتولاسیون از زبان امام خویش ابزار داشتند، همکاری رژیم پهلوی با کشورهایی نظیر اسرائیل و آفریقای جنوبی و انجام سیاستهای امریکا پسندانه شاه در سرکوب حرکت های رهایی بخش در داخلی و حتی خارج کشور و هرچه بیشتر وابسته کردن ایران به آمریکا به وضوح وابستگی این خاندان را بر همگان روشن کرده بود، اقداماتی نظیر اصلاحات ارضی کذایی- آزادی زنان و غیره، برای شاه نتیجه ای جز فراهم آوردن زمینه های سرنگونی اش در پی نداشت و این حرکت های مذبوحانه تنها به افزایش آگاهی و خشم ملت کمک می کرد.

ج زمینه های اقتصادی: نا برابری اقتصادی نیز از جمله زمینه های سرنگونی رژیم پهلوی بود سرمایه گذاریهای شرکت های چندملیتی با همکاری برخی از سرمایه داران وابسته داخلی که عمدتاً از جانب دربار تقویت می شوند، برای ملت محروم ثمره ای جز فقر و رنج در پی نداشت،

صدور قریب شش میلیون شبکه نفت در روز و سرازیر کردن قسمتی از پول آن به دربار و قسمت دیگر به کاخ سفید برای خرید اسلحه رژیم شاه را هر روز در تنگنای شدیدتری قرار می داد و بدین سان رژیم سعی داشت از طریق افزایش مالیات ها کمبودهای اقتصادی را جبران نماید و در نتیجه فشارهای کمرشکنی تامین بودجه دولت نیز بر دوش مردم محروم بود.

هزینه دستگاه مخوف ساواک هزینه جشن های آنچنانی شاه و حتی هزینه سرکوب مردم نیز همه بر دوش ملت بود

البته ذکر این نکته در اینجا لازم به نظر می رسد که شاه و اربابان آمریکایی اش عمده ترین نیروی انقلاب را عوامل اقتصادی می دانستند و بدین جهت در راه برقراری تعادل اقتصادی در جامعه با کمک گرفتن از راه حل های سرمایه داری گام برمی داشتند وسعت بروکراسی اداری تامین نیروی کار از طریق واردات، رونق کارهای ساختمانی و بسیاری دیگر از اینگونه موارد حاکی از همین سیاست رژیم شاه بود یعنی سیاست تقویت طبقه متوسط جامعه برای جلوگیری از انقلاب.

اگر چه سیاست شاه در این جهت تا حدی موفق بود، اما زمینه های ایدئولوژیک انقلاب قویتر از آن بود که با این دست آویزها متوقف شود.

د- زمینه های اجتماعی: وجود جو خفقان و سرکوب هر نوع آزادیخواهی، رواج روز افزون فساد آشکار شدن دزدی ها و رشوه خواری های درباریان، پرشدن زندانها از فرزندان دلیر ،اعم از روحانی- دانشجو و بازاری و غیره، نشر اکاذیب از طریق روزنامه های قلابی و رادیو و تلویزیون تقلبی، تبلیغات بی محتوا و دروغ دربار پیرامون مشکلات اجتماعی، دروغ پردازیهای شاه در راه رساندن مردم به دروازه های به اصلاح تمدن بزرگ، وسعت روز افزون دستگاه ساواک، واردار کردن مردم به گرفتن جشنهای اجباری از قبیل چهارم آبان- ششم بهمن و غیره و خلاصه اعمال هر نوع فشار و زور گویی برای ساکت نگه داشتن مردم سرانجام نیرویی شد برای پدید آوردن زمینه های اجتماعی لازم در جهت سرنگونی شاه.

۲-عوامل پیروزی : مهمترین عوامل پیروزی انقلاب اختصاراً به شرح زیر است:

الف- امداد الهی، شکست دادن بزرگترین امید آمریکا در منطقه، رژیمی که قوی ترین دولت خاورمیانه بود رژیمی که تا دندان مسلح به سلاح های سبک و سنگین بود؛ رژیمی که دستگاه امنیتی اش از جمله معروفترین سازمان های امنیتی منطقه بود. رژیمی که آمریکا و دیگر ابرقدرتها را پشت سر خود داشت. آنهم در مدتی قریب یکسال. کاری به غایت دشوار بود و بیشتر به معجزه شباهت داشت تا واقعیت معجره ای که با دست توانای خداوندی به وقوع پیوست همان دستی که چشم های بینا و بصیر حضورش را در لحظه لحظه های وقوع انقلاب می دیدند.

آری خدا بود که با نیروی لایزالش دردل اهریمنان، هراسی عمیق افکند تا عاقبت فرار را برقرار ترجیح دادند. خدا بود که در ۲۲ بهمن لشگر کفر را متفرق ساخت و پیروزی را نصیب مردم میهنمان نمود البته ناگفته پیداست که زمینه یاری خداوند همانا ایمان مردم بود (انتنصرالله ینصرکم) و تا هنگامیکه ایمان مردم باقی و قوی باشد، کمک خدایی نیز دوام خواهد داشت چنانچه در حوادثی نظیر حادثه طبس- حماسه ۸ سال دفاع مقدس، شاهد صحت این ادعا بودیم.

ب- مکتب اسلام: وجود تمام زمینه های ذکر شده در پیش به خودی نمی تواند سبب بروز انقلاب اجتماعی شود بلکه پتانسیل لازم برای وقوع انقلاب اجتماعی بایستی از مکتبی انقلابی تضمین گردد، چه مکانهایی که در گوشه و کنار دنیا با وجود داشتن چنین زمینه هایی هنوز زیر سلطه حکومت های جابر می باشند، زیرا از هدایت مکتب محرومند آن هم مکتبی چون اسلام که تبلبور خواسته های تمامی مردم مستضعف و دربند دنیاست و با تیکه بر ارزشهای والای انسانی، در راه نجات و فلاح انسان، عظیم ترین نیروی انقلاب آفرین است در کشور ما نیروی اسلام در دل مردم چنان ایمان و شوقی آفرید که انقلاب را تاکنون نیز تداوم بخشیده است، همین نیرو بود که در نیمه های شب مردم را بی مهابا به بامها می کشانید تا تکبیرگویان سقوط رژیم شاهنشاهی را خواستار گردند. همین نیرو بود که هراس از مرگ را به شوق شهادت تبدیل نمود. همین نیرو بود که مشت را در قبال تانک یه پیش می برد. همین نیرو بود که روحیه ایثار را در لحظات سخت و دشوار انقلاب در بین مردم تقویت می نمود.

همین نیرو بود که در بین مردم وحدت آفرید و بالاخره همین نیرو بود که وحشت در دل شاه و اربابانش افکند و انقلاب اسلامی را پیروز ساخت.

ج- رهبری: یکی از راههای شناخت تاثیر رهبری در انقلاب، بررسی موقعیت های حساس و دشوار و نقش رهبر در این موقعیت ها می باشد. انقلاب اسلامی ایران چنین لحظاتی را فراوان به خود دیده است و پیامهای آتشین حضرت امام (ره) و هدایت ها و راهنمایی ها وموعظه های ایشان خط انقلاب را در این لحظات ترسیم نموده است.

مردم ایران اسلامی تبلبور خواسته های خود را در شخص حضرت امام (ره) می دیدند و امام را نه به عنوان یک رهبر سیاسی بلکه امام خویش می دانستند امامی که فرامیننش فرامین مکتب اسلام بود.امامی که زبان گویای امت بود. امامی که با بیرون کشیده قوانین مترقی اسلام از دل مکتب راه انقلاب را هموار ساخت. امامی که در برابر ایام مشقت بار انقلاب حتی یک لحظه تردید به خود راه نداد. امامی را در راه انقلاب سختی های فراوان و تبعیدها ودوری از وطن و از دست دادن عزیزانش را تحمل کرد. امامی که همواره امید می داد و از آینده درخشان انقلاب اسلامی سخن می گفت و پس از رحلت آن امام عظیم الشان پرچم پرافتخار انقلاب اسلامی بدست باکفایت خلف صالح ایشان حضرت امام خامنه ای سپرده شد وچه زیبا و با درایت در این سه دهه گذشته این انقلاب شکوهمند را رهبری نموده و امروز در جهان، انقلاب اسلامی به عنوان تنها انقلاب و نظامی که حامی واقعی و راستین محرومین و مستضعفین و ستم دیدگان شناخته می شود،نظام جمهوری اسلامی ایران است و امیدواریم درآینده نزدیک این پرچم پر افتخار انقلاب بدست صاحب اصلی اش حضرت بقیه الله الااعظمارواحنا فدا برسد انشالله

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.